"لحظه نماز ، لحظه وصال"

من با نماز به تو میرسم

من با نماز به تو میرسم

اگر میخواهید نمازتون مورد تائید حضرت حق قرار بگیرد
و نمازتون اون نمازی بشه که حضور قلب دارد
روزانه یک مطلب در رابطه با نماز مطالعه کنید.
.............................................................
منبع مطالب "لحظه نماز،لحظه وصال"

از روی کتب ( پایان مطلب نام کتاب ذکر شده )
از سایت های مرجع (منبع سایت زده شده)
سعی شده بیشتر مطالب دست نویس باشد

دو نکته:
1) تمامی مطالب کوتاه نوشته شده
و خواننده با وقت کم
مطلبی رو فرا میگیرد
و حوصله میکند مطالب بعدی هم بخواند.
.............................................................
2) اگه نماز نمیخونی که ایشالله یه روزی بیای تو مسیر بندگی
اگه نماز میخونی توی فنوت نمازت دعای فرج فراموش نشه
.............................................................

آخرین نظرات

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

خدایش چه دلی برده ز او

به یـک بـاره فـتـوی رسـیـد ، بـاطـل شـد

"گـردش رخ بـه روی تـصـویـر"...

 

هـمـه را مـحـو تـمـاشـای نـمـاز خـود کـرد

هـمـه گـفـتـنـد : "خدایش چه دلی برده ز او"...

 

مـنـتـظـر "الله اکـبـر" مکـبـر شده اند

تا در رکعت دوم بخوانند "نماز"

 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۳۲
میلاد ترابی

میروم بالا

با سجاده و مُهر و تسبیحم

به بالای ابرها

میگذرم از هوای مه آلود گناه ...

آن بالا آبادیست.

 

آن بالا آبادیست

 

اصل مطلب:

سجاده ملک سلیمان نخواستم من

با تربت حسین است که بالا میروم

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۷
میلاد ترابی

اثر نماز بر جوانان

 

 

 

دریافت
حجم: 338 کیلوبایت
توضیحات: سخنان رهبری
 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۸
میلاد ترابی

آیا وضو گرفتن زیر باران اشکال دارد؟

 

 

آب وضو نباید با آب خارجى دیگر مخلوط شود؛ چه آب باران باشد یا آب جارى.

البته اگر یکى دو سه قطره آب باران روى دست بریزد،

به طورى که آب وضو روى آن را بپوشاند اشکال ندارد؛

ولى اگر باران زیاد باشد، وضو گرفتن زیر باران اشکال دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۵۴
میلاد ترابی

بیچاره آن پدر شهیدی که

هربار دلش برای پسرش تپید

گفتند مرد که گریه نمی کند . . . .!

 

پدر شهید

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۱۳
میلاد ترابی

 

سـکــوت عجیبی بود،

صدای هیچ کس و هیچ چیز در نمی آمد

به راهم ادامه دادم

 

صدای ضعیفی به گوش میرسید!

جلوتر رفتم

 

مادری را دیدم

که قرآن میخواند.

 

همه سکوت

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۵۵
میلاد ترابی